درباره وبلاگ


"مجنون" که شدی،حال مرا میفهمی... "لیلا"ی تمام قصه ها نامردند...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
دوستانه ها
. . . . . . . آری که چه بی رحمانه آمده است که بماند برای همیشه . . . . . . . . . . . . . . . . . . . غم تو در دل من. . . . . . . . . . . .




 

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☜میــگَم مُهــِم نیـس...
ؤلے أز دَرؤن آتیـش میـگیــرَم 
☜یــہ ِ ؤَقــتآیے میــگَم خــوابـَم مـیآد
ؤلے تآ صُبــح
آهَنــگ گــوش مـیدَم و أَشـکْ مـیریـزَم
✘مـــــــن✘
یــہ عـالمـہ بغـضاے یواشکے

اگه میدونستی برای دو دقیقه شنیدن صدات چیکارا میکنم خودت که هیچ دقیقه ها هم شرمنده میشدن



سه شنبه 19 مرداد 1395برچسب:, :: 10:7 ::  نويسنده : حمیدرضا زارعی

Image result for ‫خداحافظی‬‎

فقط یک چیز از خداحافظی بدتر است ؛

فرصت خداحافظی پیدا نکردن...

این زخم همیشه تازه می ماند و هر چه نگفته ای و هرچه نکرده ای تا ابد عذابت می دهد .

در هرچهره ی بیگانه او را می بینی، 

در هرلحظه ی بعد از او به خودت می گویی اگر آن آخرین بار این یا آن کار را کرده بودم، 

اگر این یا آن کلمه را گفته بودم ،

در نهایت می فهمی فقط یک کلمه بود که می خواستی بگویی : دوستت دارم .

این آن نگفته ی از دست رفته است 

و آن بوسه ها، 

آن بوسه ها که بر دست و صورتش ننشاندی و دیگر فرصتی برای هیچکدام این ها نخواهد بود ...

دنیا یک لحظه بود و تو آن لحظه را باخته ای ! 

آنکه این فرصت را از دست داده، 

بازنده ای ابدی خواهد بود .

 

 



دو شنبه 18 مرداد 1395برچسب:, :: 13:30 ::  نويسنده : حمیدرضا زارعی

اولش عاشــــــــــقتہ

حاضره دنیارو بہ پات بریزه ...
حاضره هرڪارے بڪنہ ڪہ خوشحالت ڪنہ ...
شبایے ڪہ ازش دلخورے تا وقتے آشتے نڪردے خوابش نمیبره ...
ادعاے عاشقے ڪردنش دیوونت میڪنہ ...
عاشــــــــــقش میشے ...
عاشـــــق بودنش ، عاشـــــق حس ڪردنش ...
با شادیاش شادے و با ناراحتیاش ناراحت ...
ڪم ڪم ازت دور میشہ ...
واسہ همہ چے وقت میذاره بجز تـــــو ...
با همہ بہش خوش میگذره بجز تـــــو ...
انگار ازت فرار میڪنہ ...
انگار ازت خستہ شده ...
انگار عاشـــــقہ یڪے دیگہ شده ...
انگار دیگہ تویے ڪہ یہ روز همہ چیش بودے الآن شدے "هیچــــــــــے" ...
بازم خودت میمونے و یہ عالمہ حرف تو دلت ڪہ شاید هیچوقت هیچڪے نفہمہ ...
نمیگم مال مـــــن باش ...
نمیگم ڪنارم باش ...
حتے نمیگم با این و اون نباش ...
فقط میگم اگہ ڪسے دلت رو شڪست ...
بہ یاد اونے ڪہ دلشو شڪستے باش ...





جمعه 1 مرداد 1395برچسب:, :: 16:28 ::  نويسنده : حمیدرضا زارعی

گفتم: بالاخره که فراموشش می کنی ...
اینجوری نمی مونه...
نفس عمیقی کشید و گفت:
یادِ بعضی آدما هیچوقت تمومی نداره؛
با اینکه نیستن، با اینکه رفتن،
ولی هیچ وقت خاطره شون تموم نمیشه
گفتم: ولی همین که نیستش، کم کم همه چی تموم میشه...
گفت: بودن بعضی از آدما، تازه از نبودنشون شروع میشه....

 



جمعه 1 مرداد 1395برچسب:, :: 16:24 ::  نويسنده : حمیدرضا زارعی