درباره وبلاگ


"مجنون" که شدی،حال مرا میفهمی... "لیلا"ی تمام قصه ها نامردند...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
دوستانه ها
. . . . . . . آری که چه بی رحمانه آمده است که بماند برای همیشه . . . . . . . . . . . . . . . . . . . غم تو در دل من. . . . . . . . . . . .




یکسال که بزرگتر میشوی گویا بار هایت سنگین تر میشود

زندگیت سنگین تر میشود

انگار عمرت هم سنگین تر میشود

گذر زمان هم برایت سنگین میشود

خودت هم سنگین میشوی

دیگه راحت نمیتونی قدم برداری برای هر کاری

دیگه دل دل میکنی بری یا نه همان جا بمانی برای خودت

یک سال که میگذرد انگار چیزی ته دلت ته نشین شده

و تو نمی دانی با آنهمه خاطره ی گذشته چه کنی

بسپاری به دست خاک یا همان جا ته دلت نگهش داری

یک سال که میگذرد انگار جایت را با انسانی دیگر که نمیشناسیش عوض کرده ای 

یک سال که میگذرد خیلی چیزها در تو عوض میشوند

یک سال شاید خیلی راحت به زبان آید

ولی در واقع خیلی اتفاقات می افتد که

گفتنش هم راحت نیست چه برسد به فراموشی اش

اما میگذرد . . .

هر چه که باشد میگذرد . . .

 

 

ای یادگار روز های زرد پائیز،

مهم نیست!!!

اکنون دلـــت برای کســی دیگـر می تپد...

مهم آن است که من برای همیشــه تنهایــم،

آنهم  فقط به خاطر تـــو ...

... فقط  تـ ـــ ــو ...

 


اوﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﻬﺖ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﮔﻔﺘﻢ
ﮐﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﯼ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺕ ﺭﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻦ
ﺍﯾﻦ ﺑﻬﻢ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻩ ..
ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮑﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﻣﻪ
ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻬﺖ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﻣﯿﮕﻢ
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﻮ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﺮﺩﻡ !
.
.
.
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻋﮑﺴﺖ ...

 

 

 

تولدت مبارک

 



چهار شنبه 11 فروردين 1395برچسب:, :: 15:14 ::  نويسنده : حمیدرضا زارعی