|
درباره وبلاگ "مجنون" که شدی،حال مرا میفهمی... "لیلا"ی تمام قصه ها نامردند... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان
دوستانه ها . . . . . . . آری که چه بی رحمانه آمده است که بماند برای همیشه . . . . . . . . . . . . . . . . . . . غم تو در دل من. . . . . . . . . . . . ♥ این متن عااالیه دوسش دارم♥ نمیگم وایسا . . نمیگم مال من شو . . فقط جواب یہ سوالمو بده بعد برو . . اون روزاے اول گوشیت دست کے بود ؟ آخہ خیلے قشنگ مے نوشت . . برو گوشیتو بده بہ همون آدم . . همون کہ خیلے نگرانم بود . . همون کہ خیلے دوسم داشت . . همون کہ با مهربونیش منو عاشق خودش کرد . . همون کہ نمیذاشت گریہ کنم . . همون کہ واسش مهم بود "بودنم" . . من . . فقط اونو میخوام . . تو . . تویے کہ اشکام واست مهم نیس . . تویے کہ شکوندن دلم واست تفریح شده . . تو . . بُــــــــرو . . ولے بدون زمین گرده . . یہ روز . . صبح . . دیدن بالش خیس پسرت ، داغونت میکنہ . .
خیلی دوست دارم بعد مرگم به هر کس که دلم خواست یه جمله بگم
به پدرم که سر خاکم اومده میگفتم : گریه نکن مرد گریه نمی کنه..... به مادر میگفتم : فدای اشکات پاشو برو به زندگیت برس بچه دیگم داری.... به دوستامم میگفتم : گریه نکنید رفیقتون راحت شد..... ولی به عشقم. اخ عشقم. . . بهش میگفتم : هیچکس اندازه تو آزارم نداد هیچکس اندازه تو دلمو نشکست . . . بیخودی اشک نریز نمیبخشمت پاشو برو ... عشقت منتظرته... نظرات شما عزیزان: سه شنبه 21 مهر 1394برچسب:, :: 21:26 :: نويسنده : حمیدرضا زارعی
  |
تبادل لینک هوشمند 